سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

یک ماه گذشت

دو ماه و اندی هم می گذرد

تو هم چنان هستی

و من هم چنان نمی دانم کجا هستم .

وقتی بگذرد

دوباره من می مانم و ...

شرم دارم که وقتی تو هستی

حرف از تنهایی بزنم .

ولی وقتی این دو ماه و اندی بگذرد

دوباره تنها می شوم

نه اینکه تو بروی .

تو هستی ، تو می مانی

من بی تو می شوم

خودت هم می دانی که من بی تو ...

بگذریم

فکر کنم حالا منظورت را می فهمم

بخشش هم لیاقت می خواهد .

و من ...

 


نوشته شده در  جمعه 88/5/2ساعت  11:0 صبح  توسط صوفی 
  برای دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
آرزو
آمدنم بهر چه بود ؟!
نیست بالاتر از سیاهی رنگ
حتی بیشتر از خود آرزو
من واقعی
سخت
اسم اعظم
[عناوین آرشیوشده]