سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

آدم ها گاهی به اندازه ی تمام فرصت با هم بودنشان از هم دورند .

گاهی به اندازه ی تمام لبخندهای شیرینشان غمگینند .

آدمها گاهی ناگهان چیز بزرگی را کشف میکنند و ناگهان دنیای جدیدی را پیش روی خود می بینند .

آدمها گاهی گمشده ای را می یابند که به اندازه ی تمام تنهاییشان آن را دوست دارند .

گاهی قلبشان سخت کار میکند ‍؛ هم برای خودشان ، و هم برای کس دیگری .

گاهی چشمانشان غمزده و اشک آلود میشود .

گاهی پی می برند که  هنوز احساس دارند .

آدمها گاهی به اندازه ی تمام لحظه های زشتشان پشیمانند .

آدمها گاهی به یاد می آورند که محتاج اند .

آدمها گاهی دخترند .

دخترها گاهی مغرورند .

مغروها گاهی تنهایند .

تنهاها گاهی غمگینند .

غمگینها گاهی ...

غمگینها هنوز هم آدمند .

 


نوشته شده در  سه شنبه 89/5/26ساعت  1:19 عصر  توسط صوفی 
  برای دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
آرزو
آمدنم بهر چه بود ؟!
نیست بالاتر از سیاهی رنگ
حتی بیشتر از خود آرزو
من واقعی
سخت
اسم اعظم
[عناوین آرشیوشده]