سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

*دلم میخواست اونجا بودم . نه اینجا ، جایی که بهش تعلق ندارم ، بین آدمهایی که از جنس من نیستن ، وسط درسهایی که فکر میکنم براشون ساخته نشدم .

نمیخوام بزنم زیرش . نمیخوام بگم کم آوردم . مطمئن باش حالا که تا اینجاش اومدم بقیه ش هم میرم . فقط دارم باهات درددل میکنم . منعم نکن از گفتن . بذار بگم .

حالا که دارم میگم بذار بگم . 1 لحظه خودتو بذار جای من . شاید میتونستم انتخاب دیگه ای داشته باشم . ولی اینو انتخاب کردم . خودم خواستم . به دلیلش کاری ندارم . انتخابش کردم . حالا فقط باید برم . تا ته تهش . پس بذار برای سبکی هم که شده بگم . بذار سبک بشم تا راحت تر برم . بذار بگم که دلم میخواست اونجا بودم ...

                                                                                  آرزوم .... بودن ... کنارت ...

 


نوشته شده در  پنج شنبه 90/2/22ساعت  5:14 عصر  توسط صوفی 
  برای دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
آرزو
آمدنم بهر چه بود ؟!
نیست بالاتر از سیاهی رنگ
حتی بیشتر از خود آرزو
من واقعی
سخت
اسم اعظم
[عناوین آرشیوشده]