چشمهامو که می بندم ، یه صفحه ی خال خالی جلوم ظاهر میشه ، صفحه ی سفید با خال های سیاه ، که بی اختیار یاد آبله مرغون دو سال پیشم می افتم .
چقدر بی ریخت شده بودم ! از خودم می ترسیدم .
باید بفهمم که معنی قسمت های سفید این نیست که هنوز جا برای گذاشتن خالهای سیاه وجود داره .
معنیش اینه که اون صفحه در اصل سفید بوده و باید دوباره سفید بشه و باز جوید روزگار وصل خویش ...
مثل من که خوب شدم و جای همه ی اون تاولهای لعنتی از روی صورتم محو شد .
می فهمم ؟