سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

چشمهامو که می بندم ، یه صفحه ی خال خالی جلوم ظاهر میشه ، صفحه ی سفید با خال های سیاه ،  که بی اختیار یاد آبله مرغون دو سال پیشم می افتم .

چقدر بی ریخت شده بودم ! از خودم می ترسیدم .

باید بفهمم که معنی قسمت های سفید این نیست که هنوز جا برای گذاشتن خالهای سیاه وجود داره .

معنیش اینه که اون صفحه در اصل سفید بوده و باید دوباره سفید بشه و باز جوید روزگار وصل خویش ...

مثل من که خوب شدم و جای همه ی اون تاولهای لعنتی از روی صورتم محو شد .

می فهمم ؟

 

مثل ماه


نوشته شده در  دوشنبه 88/2/21ساعت  7:54 عصر  توسط صوفی 
  برای دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
آرزو
آمدنم بهر چه بود ؟!
نیست بالاتر از سیاهی رنگ
حتی بیشتر از خود آرزو
من واقعی
سخت
اسم اعظم
[عناوین آرشیوشده]