سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

همیشه باید چیزهایی را که دوست دارم از خودم دریغ کنم .

چرا ؟

نمی دانم .

ولی باید اینطور باشد . باید تو نباشی . تو که دوستت دارم .

باید دیگر به من اس ام اس ندهی .

باید دیگر با من حرف نزنی .

باید دیگر با من نباشی .

چرا ؟

نمی دانم .

باید به تو دروغ می گفتم . که با من دوست شوی .

باید به دروغم اعتراف می کردم . که از عذاب وجدان نمیرم .

باید از تو معذرت خواهی می کردم . که تو را از دست ندهم  .

باید مرا می بخشیدی ...

بخشیدی . اما ...

نباید دیگر با هم دوست می ماندیم .

چرا ؟

نمی دانم .

نباید به هم وابسته می شدیم .

ولی شدیم .

بد موقعی به دروغم اعتراف کردم ...

 

 

 

 غمگینم

 

امروز دقیقا دو سال از تاسیس این وبلاگ می گذره .

 


نوشته شده در  یکشنبه 89/5/10ساعت  1:53 عصر  توسط صوفی 
  برای دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
آرزو
آمدنم بهر چه بود ؟!
نیست بالاتر از سیاهی رنگ
حتی بیشتر از خود آرزو
من واقعی
سخت
اسم اعظم
[عناوین آرشیوشده]