سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

بهترین دوست دنیا

شد بدترین دوست دنیا .

یک دقیقه هم طول نکشید .

طولانی ترین یک دقیقه ی دنیا .

قصد داشت تا ابد ادامه داشته باشد .

ولی فرار کرد .

از من و بی محبتی هایم .

*

هم او گریه می کرد ، هم من !

فکر کنم اولین بار بود گریه ام را میدید ...

_ « تو رو خدا گریه نکن . نمی بخشمت ، ولی هنوز دوستت دارم ... »

راست می گفت .

می دانست گریه کردن برایم سخت ترین کار دنیاست ...

*

حالا من نمی توانم بگویم :

تا به حال کسی را نرنجانده ام .

 


نوشته شده در  چهارشنبه 88/4/10ساعت  7:21 عصر  توسط صوفی 
  برای دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
آرزو
آمدنم بهر چه بود ؟!
نیست بالاتر از سیاهی رنگ
حتی بیشتر از خود آرزو
من واقعی
سخت
اسم اعظم
[عناوین آرشیوشده]